20 تفاوت بازاریابی چریکی و بازاریابی سنتی

در مقالات سئو مکانیک به ارائه اصول بازاریابی و تبلیغات و بررسی مفاهیم مرتبط با بازاریابی چریکی پرداخته ایم. امروزه باید بدانیم که مرز بین بازاریابی چریکی و سنتی در عمل چیست و چه روش هایی باعث موفقیت کسب و کارها در دنیای تجارت امروز می شود.

چگونه استارت آپ هایی مانند اینستاگرام و پینترست به برندهای جهانی تبدیل می شوند و با بزرگترین شرکت های وب مانند فیس بوک رقابت می کنند؟

می توانید تصور کنید که راه اندازی یک شبکه اجتماعی با این همه رقبای سرسخت یک شکست بزرگ و اجتناب ناپذیر خواهد بود، اما شک نکنید که هر ساله شاهد تسخیر شبکه های جدیدی با ایده های جذاب و کارمندان محدود خواهید بود. برای حضور در این عرصه، بهتر است نگاه خود را نسبت به مسائل تغییر دهید و رویکردی متفاوت از آنچه تاکنون آموخته ایم به کار بگیرید. در زیر 20 تفاوت اصلی و مهم آورده شده است بازاریابی چریکی ما شما را با روش های سنتی برگرفته از کتابی به همین نام آشنا می کنیم.

20 تفاوت بین بازاریابی چریکی و بازاریابی سنتی

1- بازاریابی چریکی ادعا می کند که اگر می خواهید سرمایه گذاری کنید; مشکلی نیست اما اگر می‌خواهید انرژی، تخیل، زمان و اطلاعات سرمایه‌گذاری کنید، نیازی به پول ندارید، در حالی که بازاریابی سنتی ادعا می‌کند که باید برای یک بازار مناسب پول سرمایه‌گذاری کنید.

2- به طور کلی بازاریابی سنتی در حد رمز و راز خلاصه می شود به طوری که; اکثر صاحبان مشاغلی که نمی دانند بازاریابی شامل فروش می شود یا اینکه داشتن وب سایت در فروش و معرفی آنها تاثیر دارد، بسیار می ترسند و چون می ترسند اشتباه کنند، از بازاریابی صرف نظر می کنند. بازاریابی چریکی، برخلاف بازاریابی سنتی، هیچ رمز و رازی ندارد، اما بازاریابی را آنگونه که هست (به عنوان یک فرآیند قابل کنترل) ارائه می دهد.

3- ماهیت و شکل بازاریابی چریکی، کسب و کارهای کوچک است، یعنی کسب و کارهایی که رویاهای بزرگ با بودجه های اندک دارند. این زمانی است که بازاریابی سنتی به تجارت بزرگ بستگی دارد.

4- فرآیند کار در بازاریابی سنتی از طریق فروش، پاسخ به پیشنهاد، موجودی سایت یا انبار ارزیابی می شود. که این عملیات نادرست است. در بازاریابی چریکی هدف اصلی میزان سود است که باید برای آن ارزش قائل شویم و به آن توجه کنیم. در برخی از شرکت ها این مشکل را دیده ایم که فروش بسیار بالایی داشتند اما در نهایت ضرر کردند. بنابراین سودآوری تنها چیزی است که نشان می دهد عملکرد ما چگونه بوده است که البته برای رسیدن به این هدف باید از حداکثر توان و نیروی انسانی خود استفاده کنیم.

5- بازاریابی سنتی مبتنی بر قضاوت و تجربه است. روش مبتنی بر فرضیات اما در بازاریابی چریکی، شما نمی توانید اشتباه کنید، بنابراین بیشتر بر قوانین رفتار انسان، یعنی روانشناسی متکی است. 90 درصد تمام تصمیمات خرید در ضمیر ناخودآگاه مغز گرفته می شود.

تکرار می تواند وارد قسمت ناخودآگاه مغز شود.

6- بازاریابی چریکی معتقد است که باید کسب و کار خود را ارتقا دهید، اما نباید هدف خود را فراموش کنید، زیرا این هدفی است که شما را به اینجا رسانده است، در حالی که بازاریابی سنتی معتقد است که باید کسب و کار خود را توسعه دهید و سپس موجودی کالا و خدمات خود را افزایش دهید.

7- یکی از عناصر آموزشی بازاریابی سنتی این است که کسب و کار خود را به صورت خطی رشد دهید، یعنی مشتریان را یکی یکی اضافه کنید که البته روش سودآوری نیست.

بازاریابی چریکی معتقد است که غیرخطی و هندسی است، این مسیر رشد کسب و کار است.

8- بازاریابان سنتی بر این باورند که فروش پایان بازاریابی است، بنابراین از این طریق تمام تلاش خود را برای فروش انجام می دهند. بازاریابی چریکی تخمین می زند که 68 درصد از کسب و کار به دلیل بی تفاوتی پس از فروش (بی توجهی به مشتریان پس از خرید) از بین می رود.

در بازاریابی چریکی، ارتباط مستمر با مشتریان بسیار مهم است، بنابراین چریک ها هرگز مشتریان خود را از دست نمی دهند.

9-بازاریابی سنتی به شما می آموزد که کدام یک از رقبای خود را از رقابت حذف کنید اما در بازاریابی چریکی رقبا و شرکت های موفق را زیر نظر می گیرند و بررسی می کنند که کدام یک از آنها موفق تر هستند تا با همکاری با آنها بتوانید بازار کسب و کار خود را گسترش دهید، به این ترتیب هزینه بازاریابی با همکاری و مشارکت با دیگران کاهش می یابد.

در بازاریابی چریکی به آن “بازاریابی مشارکتی” می گویند که به این معنی است که یا همکاری می کنید یا شکست می خورید.

10-بازاریابی سنتی داشتن علامت تجاری برای شناخته شدن شرکت بسیار مهم است. ثبت اطلاعات بصری در مغز انسان 78 درصد بیشتر از ثبت اطلاعات صوتی در حافظه است. اما بازاریابی چریکی آن را دیگر در دنیای تجارت امروزی کارآمد نمی یابد. در ضمن در بازاریابی چریکی یک علامت بصری یا شفاهی وجود دارد که نمایانگر کامل تجارت است (علائم راهنمایی و رانندگی بین المللی).

11- بازاریابی سنتی همیشه بازاریابی «من» بوده است. به وب سایت های مختلف بروید و مطالب زیادی در مورد “درباره شرکت ما” و “درباره تاریخچه ما” و “درباره محصولات ما” و “درباره مدیریت ما” مشاهده کنید. اما مردم به شما توجه نمی کنند. بازاریابی “من” آنها را تکان می دهد. به همین دلیل، بازاریابی چریکی همیشه «شما» را آموزش می دهد. در این نوع تبلیغات، هر کلمه هر ایده ای در مورد مشتری با شخصی است که به وب سایت رفته است.

مردم به کسب و کار شما علاقه ای ندارند، چیزی که به آنها علاقه مند است خودشان هستند. اگر با آنها صحبت کنید، آنها با دقت گوش می دهند.

12- هدف بازاریابی سنتی در روابط با مشتری آن چیزی است که می توانند از مشتری دریافت کنند اما در بازاریابی چریکی موضوع مهم این است که درک کاملی از ارزش زندگی مشتری وجود دارد و هدف این است که چه چیزی می توانند به مشتری بدهند و به دنبال راه هایی برای ارائه خدمات رایگان به مشتری هستند.

در دنیای ارتباطات امروزی، چریک ها اطلاعات ارزشمندی مانند بروشورها، بروشورها، اخبار تلویزیونی و وب سایت های خبری را به مشتریان می دهند. می توان گفت بازاریابی فرصتی برای مشتریان برای رسیدن به اهدافشان است. همچنین فرصت خوبی برای صاحبان مشاغل است تا نیازهای مشتریان را برآورده کنند.

اگر بتوانید خدمات مناسب را به صورت رایگان ارائه دهید، شما یک چریک هستید.

13- بازاریابی سنتی بر این باور است که ایمیل، وب سایت و تبلیغات در بازاریابی موثر هستند. اما بازاریابی چریکی عقیده ای مخالف دارد و این اصطلاحات را مزخرف می خواند و معتقد است که تبلیغات دیگر نمی تواند کاری انجام دهد. همچنین در وب سایت هایی که معتقدند بازاریابی از این طریق یک شوخی است. در دنیای امروز مردم آموخته اند که اگر این راه ها را طی کنند راهی جز شکست نخواهد داشت. در سال‌های اخیر، ایمیل‌های گروهی کار می‌کردند، اما دیگر اینطور نیست. حال این سوال پیش می آید که کدام راه حل ها موثر هستند؟

بازاریابی چریکی به این نتیجه رسیده است که ترکیبات در بازاریابی موثر هستند. این یعنی داشتن یک بروشور با ایمیل های گروهی و یک وب سایت فعال که همه با هم می توانند موثر باشند. برای موفقیت در بازاریابی، دیگر نمی توان به عنوان “یک تفنگ” عمل کرد.

14- در بازاریابی سنتی در پایان هر ماه درآمد فروش محاسبه می شود در حالی که در بازاریابی چریکی تعداد مشتریان جدید در اولویت است.

در واقع، چریک ها از داشتن درآمد بالا بدشان نمی آید، اما آنها معتقدند که کلید موفقیت در روابط پایدار نهفته است.

15- در بازاریابی سنتی به داشتن تکنولوژی و به روز رسانی آن اهمیت نمی دهند. در همین حال، برخورداری از فناوری و استفاده از آن می‌تواند کسب‌وکارهای کوچک را رونق بخشد و به آن‌ها توانایی انجام کارهایی را که شرکت‌های بزرگ با سرمایه‌ی کلان انجام می‌دهند، بدون صرف پول زیاد می‌دهد. در بازاریابی چریکی تاکید می شود که نباید از فناوری های جدید ترسید، بلکه باید آن را یک ضرورت برای کار و بازاریابی دانست و ترس از آوردن دانش فناورانه به بازاریابی برای کسب و کار کشنده تلقی می شود.

16- تفاوت دیگر بازاریابی سنتی با بازاریابی چریکی این است که; در بازاریابی سنتی، پیام ها به گروه ها داده می شود، در این حالت، هر چه گروه بزرگتر باشد، شانس رسیدن به هدف بیشتر می شود. اما در بازاریابی چریکی پیام به دست مردم می رسد و اگر پیام گروهی را هدف قرار دهد، مهم نیست که چند نفر در گروه باشند، نتیجه بهتری خواهند گرفت.

می توان نتیجه گرفت که دامنه تجاری بازاریابی سنتی نسبت به بازاریابی چریکی که به شکل نانو عمل می کند گسترده تر است.

17- بازاریابی سنتی کل نگر است یعنی اگرچه به امور مهمی مانند بروشورها، مجلات، روزنامه ها، رادیو، تلویزیون و سایت ها توجه می کند و از آنها استفاده کامل می کند، اما به چیزهای کوچک اهمیت نمی دهد. برعکس، بازاریابی چریکی مفصل است و به همه زوایا توجه دارد. مثلا دکوراسیون دفتر، نوع پوشش پرسنل و نحوه پاسخگویی به تلفن.

18- تعریف بازاریابی در بازاریابی سنتی فروش کالا و خدمات است اما دیگر از این تعریف استفاده نمی شود. تعریف بازاریابی در بازاریابی چریکی متفاوت است.

چریک ها معتقدند که رضایت مشتری از کالاها و خدمات شما می تواند شما را نسبت به شغل آینده خود خوشبین تر کند.

19-بازاریابی سنتی کاملاً شبیه به مکالمه یک نفره است که فقط گوینده همه چیز را می گوید و می نویسد و فقط دیگران می شنوند و نوشته ها را می خوانند و به سختی می توان باور کرد که این می تواند مبنای یک ارتباط خوب و پربار باشد. این مورد در بازاریابی چریکی نیست. برعکس، افراد با یکدیگر تعامل دارند. یکی صحبت می کند و دیگری پاسخ می دهد، این طوری مشتری با بازاریاب ارتباط خوبی برقرار می کند.

20- بازاریابی سنتی حوزه های بازاریابی مانند: مجلات، روزنامه ها، تلویزیون، رادیو و اینترنت را مشخص می کند، اما در بازاریابی چریکی بیش از 300 حوزه بازاریابی مشخص می شود که اکثر آنها رایگان هستند.

بازاریابی چریکی برای کسانی که کسب و کار جدیدی راه اندازی کرده اند بسیار مفید است زیرا در حال حاضر رقابت ها پیچیده تر و هوشمندانه تر شده اند و با بازاریابی چریکی می توانید نظر خود را در زمینه رقابت بیان کنید.